ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 23 ساله )

سلام دوست من 23 سال داره و الان یک بچه 3 ساله داره.متاسفانه با مادرشوهرش مشکل داره.میگه هرچی که میگم هی باهام مخالفت میکنه هر حرفی میزنم یا کاری میخوام بکنم برعکسش رو میگه انجام بده.مثلا میگه یبار خواستیم بریم بیرون به پسرم گفتم کلاه سرت کن هوا سرده ولی مادرشوهرم گفت نه بابا هوا سرد نیست نمیخواد بپوشه بعد دوستم گفت باشه انگار خیلی هم سرد نیست ولی بعد مادرشوهرم گفت نه انگار سوز اومد کلاهتو سرت کن. مثلا تو این موقعیت باید چی بگم یا چیکار کنم و خیلی از این موقعیت ها پیش اومده.باید چیکار کنم؟
یا مثلاوقتی خونمون مهمونی میگیرم اصلا از غذا یا پذیرایی تشکر نمیکنه ولی وقتی خونه خواهرشوهرم مهمونی باشه تو جمع میگه دخترم همه کاراشو خودش کرد خیلی زحمت کشید کسی کمکش نکرد .یا از این حرفای تبعیض آمیز بین عروس و خواهرشوهرش میزنه.
وقتی هم صمیمی میشه با مادرشوهرش انگار سوء استفاده میکنه.مثلا وقتی خونه مادرشوهرش مهمونی هست کمک میکنه ولی بعد مادرشوهرش میگه باید خودت تشخیص بدی که باید چیکار کنی یا نکنی دیگه چرا اینقدر سوال میکنی. تو این موقعیت باید چیکار کنم؟
یا مثلا وقتی خسته از دانشگاه میرم خونشون شوهرم داره چای میریزه به شوهرم میگم برام کم رنگ بریز .بعد مادرشوهرم میگه خودت برو چای بریز.
لطفا بگید که چطور میتونم دوستم رو راهنمایی کنم.طفلکی خیلی اذیته و ناراحته.گفته خیلی خونشون نمیرم و وقتی هم میرم فقط درحد سلام خدافظ باهاش حرف میزنم
لطفا راهنمایی کنید


مشاور (خانم موحدنساج)

با سلام به شما پرسشگر محترم و سپاس بابت اعتمادتان به راسخون، امیدوارم این پاسخگویی بتواند زمینه رفع مشکلتان باشد. واقعا جای بسی خوشحالی است از اینکه شاهد دوستانی چنین دغدغه مند برای رفع مشکلات یکدیگر هستیم. نوع شکایات دوست شما نشان دهنده حساسیت های شخصی اوست. زیرا اینگونه مشکلات درون همه خانواده ها وجود دارد، که لازمه برخورد با آنها در بیشتر مواقع بی اعتنایی است. در ضمن در بیشتر مواقع افراد و به خصوص بانوان از درددل کردن با دوستان و اطرافیان خود انتظار شنیدن راهکار ندارند بلکه نیازمند همدلی هستند. در واقع هدف از صحبت کردن از مشکلات بیش از نیاز به شنیدن راهکار برای تخلیه هیجانات درونی است. بهتر است شما در مواقعی این چنین که دوستتان از مشکلاتی سخن می گوید سعی کنید با گفتن اینکه احساست را درک می کنم و گوش دادن به سخنانش بدون قضاوت یا ندادن راهکار به آرامش او کمک کنید و سپس سعی کنید با تغییر جو غم انگیز ایجاد شده زمینه شادی او را محیا کنید. از دوستتان بخواهید در هر شرایطی احترام مادرشوهر خود را حفظ کند و از مشاجره بپرهیزد و با تغییر دیدگاه خود و مثبت اندیشی درباره رفتار مادر شوهرش کمتر خود را آزار دهد. هیچ انسانی نمی تواند ادعا کند که توانایی تغییر دیگران متناسب با خواست خود را دارد بلکه در بیشتر مواقع با تغییر در نوع نگرش خود می تواند تحمل شرایط را برای خود آسانتر کند. سعی کنید با عادی جلوه دادن رفتار مادر شوهرش از حساسیت او نسبت به اینگونه رفتارها جلوگیری کنید. در بیشتر مواقع شنونده خوب بودن راهگشاتر از دادن راهکار برای رفع مشکل است.
در ضمن توقع اینکه یک فرد با دختر و عروسش یکسان برخورد کند تا حدودی غیر واقعی است، و به ندرت اتفاق می افتد. البته این به این معنا نیست که رفتار مادر شوهرش مورد تایید بنده است بلکه منظور تعدیل سطح توقعات دوست شماست. پس از او بخواهید در چنین مواقعی صبور باشد و از جر و بحث بپرهیزد، هیچ عروسی ملزم نیست کاملا طبق خواسته مادر شوهرش رفتار کند و بهتر است در کنار انتخاب کار درست احترام مادر همسر خود را نیز حفظ کند.
موفق باشید.

بیشتر بخوانید:
ده فرمان برای بهبود رابطه عروس و مادر شوهر